ما انسانها همیشه اینقدر دنیاپرست و مالاندوز نبودیم! زمانی بود که اجداد ما ساعت 5 صبح از غار میزدند بیرون و میزدن دنبال اسبهای وحشی تا اونها رو شکار کنن. شاید هم دست بر قضا خرسی ببری پلنگی چیزی میزد دنبالشون و باید فرار میکردن. خلاصه زندگی ما در روزی 13 14 ساعت تعقیب و گریز خلاصه میشد و اگر هم زمانی باقیمانده بود؛ درباره خدایان باستان فکر و خیال میکردیم تا هیولای خواب بر ما چیره بشه و صدای ما رو خاموش کنه! همه اینها گذشت تا اینکه یکی از اون آدمها یه روز به این فکر افتاد که چرا این همه برای غذا باید سختی بکشیم و کشته بدیم؟ خب هرچی میخوایم رو میکاریم و برای خودمون پادشاهی میکنیم. انسان خردمند، اون روز به توهم پادشاهی، چندین قرن بردگی رو به جون خرید. بردگی که تا امروز هم ادامه داره! در این مطلب میخوام با استناد به کتاب "انسان خردمند" و "انسان خداگونه" دکتر یووال نوح هراری این مسئله رو بررسی کنم.
مکانهای احتمالی وقوع انقلاب کشاورزی(1)
- انقلاب کشاورزی چرا و چگونه؟
انقلاب کشاورزی به طور کاملا خودجوش و تقریبا همزمان از چندگوشه دنیا به چند شکل مختلف شروع شد. وقتی اسم انقلاب کشاورزی میاد؛ در ذهن خیلی از ماها این مفهوم تداعی میشه که شروع سعادت و رستگاری و هوشمندی بشر در اون زمان برای اولین بار کلید خورده. در حالی که انقلاب کشاورزی هم عوارض خودش رو داشت. عوارضی که تا ابد گریبانگیر بشریت خواهد بود. ما آزادیمون رو برای چیزی قربانی کردیم که هرگز بدستش نخواهیم آورد: احساس رفاه!(2)
بطور کلی میشه گفت با ثباتترین و مقاومترین گونهها، جاندارانی هستن که میتونن از چندین روش مختلف غذا و انرژی مورد نیاز خودشون رو تامین کنند. در واقع هرچه ما رژیم غذایی متنوعتری داشته باشیم؛ در زمان قحطی و انقراض غذا کمتر آسیب میبینیم.(3) ما انسانها خیلی قبل از اینکه کت شلوارپوش و آیفون به دست شویم؛ همه چیزخوار بودیم. ما از مغز استخوان به جا مانده از حمله شیرها به گله بوفالوها تا علفهای شیرین و آبدار ساوان تغذیه میکردیم.(4) ما حتی تا سیبری و استرالیا هم پیشرفته بودیم و با وجود همه قحطیها به دلیل رژیم بینظیر غذاییمان زنده مانده بودیم! کشاورزی در واقع مساوی با محدود کردن منبع غذایی ما بود. انسانی که از صدها نوع علف در صحرا تغذیه میکرد؛ حالا تغذیهاش به دانه جو و ساقه گندمی بند بود. در واقع کافی بود ما کمی بدشانسی میآوردیم و گندم منقرض میشد تا ما هم به درک واصل شویم.(5)
ولی چرا چنین اتفاقی افتاد؟ خب ما میخواستیم جاوانه باشیم. دلمون نمیخواست 40 ساله که شدیم تاریخ مصرفمان تمام شده باشد. دلمون نمیخواست از هر 10 فرزند 6 7 تا رو از دست بدیم . دلمون میخواست پادشاهی کنیم و مجبور نباشیم از جایی به جای دیگه بریم. طبیعت خودش یه سیستم خودتنظیمی داره. اگه تعداد ما آدمها مثلا از ده هزار نفر تو یه منطقه بیشتر میشد؛ به علت نبود غذا، چند نفر از ما از گرسنگی تلف میشد و دوباره جمعیت و غذا به تعادل میرسید. برای اینکه بتونیم جمعیتمون رو به این تقریبا 7.5 میلیارد نفری که امروز هست برسونیم؛ لازم بود این چرخه رو بشکنیم و قدم اول، تامین غذا بود.(6) (7)
شاید فکر کنید کشاورزی کار سختی نیست. حداقل از شکار کردن و در علفزارها گشتن کار سادهتریه ولی نه در واقع اینطور نیست. وقتی شما گندم میکارید؛ باید ابتدا خاک رو برای پذیرش دانههاش نرم و مرطوب کنید. فراموش نکنید که ما هنوز گاو آهن نساختیم و همه اینا رو باید با دست خالی انجام بدید. بعد باید زمین رو مرطوب کرد. در واقع ما در هرجایی نمیتونیم زراعت کنیم. از طرفی هنوز به فناوریهای انتقال آب هم دست پیدا نکردیم. در طول کاشت گندم باید مواظب باشیم که علفهای هرز کنار گندم سبز نشن. در واقع گندم از یه نوزاد چندماهه بیشتر مراقبت میخواد. خب شاید بگید با ابزارهایی مثل گاوآهن میشه این کارها رو خیلی راحتتر انجام داد. بله حرف شما درسته ولی نباید فراموش کنید که برای ساخت گاوآهن، حالا یه شغل جدید در کنار کشاورزی بوجود میومد و ما انسان آهنگر هم میداشتیم. به همین ترتیب همینطور شغلها و مشغلهها بوجود اومد و رسیدیم به اینجا. در واقع دلیل اصلی که ما اینجاییم انقلاب کشاورزیه! (8) موقعیت امروز ما قطعا اون پادشاهی نیست که هزاران ساله منتظرشیم؛ هنوزم که هنوزه، بعد از اون همه سال تلاش میکنیم به اون امپراطوری رویایی دست نیافتنیمون برسیم و همچنان با یه سرعت باورنکردنی تکنولوژی رو پیش میبریم تا رفاه رو گسترش بدیم اما هرچه پیش میریم؛ از تعداد بلایا و مشکلاتمون کم نمیشه. شاید امروز از گرسنگی نمیریم یا با یه سرماخوردگی منقرض نشیم ولی با درد و رنجهایی سر و کله میزنیم که دست کمی از اونها نداره؛(9) و چه کسی میدونه این بشر کشاورز برده از آب در آمده که روزی 10 12 ساعت کار میکند تا به آرامشی برسد که هیچوقت طعمش را نخواهد کشید؛ صد سال دیگر چه وضعی خواهد داشت!
ممکنه انقلاب کشاورزی دیگهای هم در راه باشه؟ انقلابی که این دفعه برای رهایی بشر از هزینههای کشاورزی گام برداره؟ بورس فراید ریچ در این سخنرانی دربارش توضیح میده: (ویدئو زیرنویس فارسی هم داره میتونید انتخاب کنید)
منابع: 1. بردفور، الینا - همه چیزخواری: حقایقی درباره سازشکاران - 2016 - لایو ساینس 2. کلینتون، سندی - توسعه کشاورزی - 2014 - نشنال جئوگرافیک، فوریه 3. گرین، آدام - بشریت در چنگ مدرنیته - 2017 - نیویورک تایمز، ژوئن 3. هراری، یووال نوح - انسان خردمند - چاپ دوم - نشر نو
2. همه چیزخواری، الینا بردفورد
6. توسعه کشاورزی، سندی کلینتون
هر آنچه باید درباره فیدیبو، کتابراه و طاقچه دانست!
رو ,کشاورزی ,هم ,انسان ,انقلاب ,یه ,انقلاب کشاورزی ,در واقع ,انسان خردمند ,خردمند ص ,با یه
درباره این سایت